ماندن با یک احساس بدنی ناخوشایند
گاهی بدنمون چیزهایی رو تجربه میکنه که ناخوشایندن…
شاید درد، سنگینی، کشیدگی، خستگی، یا فقط یه حس گنگ و ناراحتکننده.
در این تمرین، میخوایم فقط چند لحظه با یکی از این احساسها «همراه» بشیم…
نه برای تغییرش، نه برای قضاوتش… فقط برای اینکه بهش توجه کنیم… با مهربونی.
قدم اول – پیدا کردن احساس
برای چند لحظه چشمهات رو ببند…
و آروم آروم توجهت رو بیار به بدنت.
کجا احساس ناراحتی داری؟
شاید در ناحیهی جراحی، شاید در شانه، شاید در شکم یا پاها…
هرجا هست… فقط اون نقطه رو پیدا کن.
قدم دوم – بودن با اون احساس
توجهت رو بیار به اون ناحیه…
چی احساس میکنی؟ درد؟ سنگینی؟ سوزش؟ کرختی؟
لازم نیست حس رو توصیف دقیق کنی… فقط حسش کن، بدون قضاوت.
اگه ذهنت گفت «این باید بره»، فقط با مهربونی به خودت بگو:
«الان فقط دارم با این احساس میمونم… همین.»
قدم سوم – فضا دادن با نفس
نفسهات رو دنبال کن…
با هر دم، تصور کن داری هوا و آرامش به اون نقطه میفرستی…
و با هر بازدم، اجازه بده کمی از فشار یا تنش، اگه بخواد، رها بشه.
اگه تغییری نکرد، اشکالی نداره. مهم اینه که «باهاش بودی».
پایان تمرین
آروم توجهت رو به کل بدنت برگردون…
و به خودت بگو:
من امروز با مهربونی به بدنم گوش دادم… و این خودش یه قدم مهمه.
تو شجاعی… تو در حال مراقبت از خودتی… همین لحظه.
حالا به این سوال جواب بده:
امروز در بدنم چه احساسی رو تجربه کردم؟ چطور باهاش موندم؟ آیا چیزی در حسم یا نگاهم بهش تغییر کرد؟
نظرات
رایگان!
عارفه براتی
روانشناس عمومیطراح و پژوهشگر اپلیکیشن پینک
تبلیغات
